در حال حاضر ما با معضلی بنام فقر فرهنگ اقتصادی مواجه هستیم
با گذشت 6 ماه از سال 1397 که بنظر میرسد با توجه به وقایع اتفاق افتاده در آن از جمله سالهای منحصر بفرد در تاریخ ایران باشد، برآن شدیم تا در سومین شماره نشریه پانار که در واقع مولود تفکرات خاص آقای دکتر نوید نواده اباذر بوده و همواره از حمایتهای ایشان بهره مند شده است آخرین وضعیت حاکم بر گروه صنعتی پارس ساختار و جامعه صنعتی اقتصادی ایران را بررسی کنیم. گفتگوی زیر را از همین منظر به سمع و نظر مخاطبان فخیم نشریه پانار می رسانیم.
*با سلام خدمت آقای دکتر عزیز ، با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار نشریه پانار گذاشتید اگر اجازه بدهید می خواهیم مطلع گفتگو را با دیدگاه شما در خصوص وضعیت حاکم بر جهان و ایران آغاز کنیم.
با سلام و تشکر از همت عالی شما در ادامه رسالت نشریه پانار، در خصوص این سوال کلی و البته اساسی باید گفت که وضعیت حاکم بر جهان در دوره کنونی را از زوایای زیادی می توان مطالعه و بررسی کرد، اما بی شک وظیفه ما به عنوان یک فعال عرصه اقتصاد، نگاه اقتصادی و صنعتی به موضوع است. آنچه امروز شاهد آن هستیم ظهور یک استکبار اقتصادی با ابزارها و ترفندهای خاص رسانه ای است. البته بنده بدون توجه به اشخاصی که در واقع بازیگران این سناریو هستند صرفاً به یک تفکر اشاره میکنم. اینکه یک فرد پس از رسیدن به قدرت بی مهابا با تمام قدرتهای اقتصادی و صنعتی جهان به تقابل بایستد نمی تواند ناشی از تصورات درونی وی باشد بلکه بی شک از یک استراتژی و تفکر در پشت صحنه خود خبر میدهد. اما آنچه حرف اول را در این تقابل اقتصادی می زند قدرت رسانه یا همان مدیا در دنیاست.
امروز آنچه جامعه ایران را آشفته می نمایاند بیش از آنچه قیمت ارز، طلا و یا تحریم ها باشد استراتژی رسانه ای طرف مقابل است. بی تردید ضعف مدیریت اجرایی جامعه در این دوره و البته دوره های قبلی دولت، قابل کتمان نیست.
ولی بیش از هر چیزی قدرت رسانه هاست که بر این امر دامن زده و آن را نمایان تر می کند. شما توجه داشته باشید که ریاست جمهوری ایالات متحده ی آمریکا در چه فضای رسانه ای با چه نمایش در خور توجهی نقض برجام را با آن امضاء درشت خود رسانه ای کرد. زمان آغازتحریم ها را به 6 ماه بعد یعنی13 آبان موکول نمود، در حالیکه جامعه اقتصادی ایران در سایه ضعف مدیریتی قبل از وصول مواعد وعده داده شده دچار التهاب گردید و این یعنی قدرت رسانه ها.
پس آنچه امروز با آن مواجه هستیم صرفا وضعیت اقتصادی حاکم بر جامعه نیست، ضعف مدیریت رسانه هاست. من شک ندارم این جنگ نابرابری که استکبار اقتصادی جهان بر علیه دنیا علی الخصوص ایران آغاز کرده است در سایه تدبیر قابل مقابله است و ما میتوانیم در آن موفق باشیم.
*آقای دکتر جایگاه ایران و البته گروه را در عرصه این کارزار چگونه ارزیابی میکنید؟
در شماره قبلی پانار از جناب آقای مهندس جلیل نواده اباذر مطلبی را منتشرکرده بودید که ایشان در آن به چند نکته اساسی اشاره کرده بودند. اولین نکته اینکه، ما یک مجموعه اقتصادی هستیم. ابتدای عرایضم گفتم که ما به عنوان یک مجموعه اقتصادی تمامی مطالب و موقعیت حاکم را از منظر اقتصادی نگاه میکنیم. اینکه جایگاه ایران در این به اصطلاح کارزار کجاست؟ بنظر بنده ایران میتواند با تدابیر مدیریتی این تهدیدها را به فرصت تبدیل نموده و جایگاه خود را در اقتصاد جهان ارتقا دهد. شما در گزارش صندوق بین المللی پول دیدید که این نهاد بین المللی در سالهای آینده جایگاه اقتصادی ایران را قابل رشد پیش بینی کرده است که با بررسی میدانی شرایط اقتصاد و نحوه تولید در کشور دور از انتظار نیست اگر فرآیندهای داخلی در سایه تلاش ملت ایران همراهی کنند. من سیاستمدار نیستم و بررسی جایگاه سیاسی ایران را به اهل آن واگذار میکنم و البته در تریبون خاص خود، اما در خصوص گروه صنعتی پارس ساختار و جایگاه آن باید گفت نگاه سیاستگذاری مدیران مجموعه، تعالی و رشد آن در سایه تبدیل تهدیدات به فرصت هاست. شما تصور کنید قیمت ارز با وجود تمام تاثیرات منفی که در جامعه و اقتصاد داشته برای هر تولید کننده ایی که نگاهش بسوی صادرات باشد یک فرصت تمام عیار است و این تدبیر تولید کننده را می طلبد که چگونه به سمت تغییر دیدگاه و استراتژی و تاکتیک های خود حرکت کند. و این دومین نکته ایی بود که در مطلب شماره پیشین مدیریت محترم گروه بیان کرده بودند.
شما وقتی به یک خانواده کوچک نگاه میکنید می بینید در وضعیت کنونی اقتصادی جامعه، پدر خانواده سعی میکند سرمایه اندک خود را در جایی انباشت نماید که به نفع اجتماع کوچک خانواده خود باشد ، فارغ از درست یا غلط بودن – که در مقام بررسی آن نیستیم – سرمایه گذاری بسیاری از خانواده ها در سکه و ارز موجب تبدیل تهدید افزایش نرخ ارز به فرصت برای برخی خانواده ها شده است گرچه شخصاً آن را امری اشتباه می دانم.
حال در این میان سیاست ما هم بر سرمایه گذاری در رشته ها و صنوف ارز آور است. ورود در بازارهای بین المللی در قالب شرکت در مناقصات بین المللی پستها و خطوط انتقال نیرو، احداث نیروگاه برای تامین برق و صادرات آن، فروش فولاد به بازارهای کشورهای همسایه، جذب گردشگر خارجی از جمله سیاستهایی است که اهداف استراتژیک مجموعه حول محور آن می چرخد.
ما هم از معادلات حاکم بر اقتصاد جهان و ایران آسیب پذیر هستیم. و در بعضی از رشته های فعالیت خود آسیب های جدی دیده ایم اما سعی داریم با تغییر مداوم دیدگاهها نه تنها آسیب ها را کاهش دهیم بلکه در حد توان آن را به فرصت تبدیل کنیم.
* اگر موافق هستید در حد مقدورات از اقدامات زیر ساختی در مجموعه های گروه مواردی را بیان کنید؟
بله اگر بخواهم از مهمترین اقدامات انجام شده در طول 6 ماهه اول سال 97 مواردی را به اطلاع مخاطبین نشریه پانار و همکارانم در گروه برسانم باید این مطالب را در دو بخش تقسیم کنم؛ نخست اقدامات گروه در تقویت و اصلاح ساختار و شکل مجموعه. دوم اقدامات مدیریتی در زمینه های سرمایه گذاری و افزایش گزینه های سرمایه گذاری .
در بخش اول گروه ناگزیر از جذب مدیران و مشاوران زبده در زمینه فعالیتهای خود بود. در همین راستا در دو محور امور مالی و امور اداری با ایده ی هماهنگ کردن تمامی مجموعه ها، دو نفر از مدیران خوشنام و با سابقه استان در امور مالی جناب آقای صلاحی و امور اداری جناب آقای فنجانچی را دعوت به همکاری نموده ایم تا با اجرای سیاستهای گروه توسط ایشان در بخش های مرتبط، شاهد شکوفایی آن باشیم و در بخش مدیریت هتل با بهره گیری از تجارب سرکار خانم ژاله بهمنی که از مدیران با سابقه هتل داری استان هستند سعی کردیم تا تخصص گرایی و تجربه را با هم به کمک مجموعه مدیریتی بیاوریم. البته مجموعه شرکت ذوب نورد توانا رام نیز با حضور آقای پورمیرزا كه پيش از اين مدير فنى مجموعه فولاد بودند شاهد يك تغيير مديريتى بود، كه بى شك تمامی این تغییرات با هم افزایی موجب تعالى تمامى مجموعه ها خواهد شد.
در بخش دوم به سراغ سرمايه گذارى در بازارهايى رفته ايم كه با درصد ريسك پايين امکان ارز آورى براى گروه را تامين كنيم كه در بخشى از آن با نيروى مضاعف در حال نهايى نمودن پروژه احداث نيروگاه هستيم و در بخش ديگر با شروع بكار شناسايى كشورهايى كه در عرصه انتقال نيرو با مشكل مواجه هستند در حال ورود به مناقصات بين المللی خطوط انتقال نيرو و احداث پست می باشیم.
در همين راستا امسال قصد داريم با قدرت در يكى از نمايشگاههاى مهم صنعت برق كشور و در غرفه اى به وسعت 190 متر مربع حضور داشته تا با شناسايى زمينه هاى فعالیت هر چه بيشتر مجموعه ها در بازارهاى داخلى و خارجى را فراهم نمايیم. مسلما اين هم تلاش مضاعف همكاران در تمامى مجموعه ها را خواهد طلبيد كه با برگزارى جلسات متعدد و تشكيل كارگروههاى تخصصى در حال ساماندهى آنها هستيم.
*آقاى دكتر نواده اباذر اصلى ترين مشكل در حيطه ى فعاليت هاى گروه را چه ميدانند؟
ما ايرانى ها عادت كرده ايم در تمامى گفتگوها گذرى هم به مشكلات بزنيم و تا اين سوال مطرح نشود انگار مصاحبه اى انجام نخواهد داشت. آنچه امروز الى ماشاالله در تمامى رسانه هاى جمعى، فردى، فضاى مجازى و حقيقى در قالب انصاف یا به دور از انصاف از آن گفتگو ميشود مشكلات كشور است. حال چه مشكل سياستگذارى باشد يا راهبردى و مديريتى و حتى نظارتى.
پس اجازه بدهيد من سراغ اين موضوعات نروم بلكه از مشكل فرهنگ اقتصادى مردم سخن بگويم. بله در كنار تمامى معضلات مديريتى و ندانم كارى هاى اقتصادى و اجتماعى كه ناگفته بر همگان مبرهن و عيان است. در حال حاضر ما با معضلى بنام فقر فرهنگ اقتصادى مواجه هستيم. موضوعى كه پيش از اين در سوابق تاريخ اقتصادى اين مرز و بوم شاهد آن نبوده ايم. زمانى در همين تبريز در سايه سار تحريم هاى اقتصادى كه مردم در تاريخ مشروطه با آن مواجه بوده اند به نقل تاريخ، حاضر بوده اند علف بخورند ولى به مرام سياسى و اعتقادات خود دست يابند. اما اكنون شاهد آن هستيم كه در كوچكترين نوسانات بازارهاى اقتصادى در مواردى كه كمترين ارتباطى به مايحتاج ضرورى معشيت مردم ندارد با يك سردرگمى و به زعم بنده فقر فرهنگ اقتصادى روبرو هستیم. شما تصور كنيد وقتى با بى تدبيرى برخی مديران كشور پوشك بچه كمياب ميشود برخى مردم از هراس عدم دسترسى در آينده به احتكار خانگى چنين محصولاتی روى مى آورند. محصولاتى كه در صورت ناياب شدن نيز مشكل اساسى براى معيشت مردم ايجاد نخواهد كرد. حال اندكى تفكر فرهنگى و درک اجتماعی از جانب مردم ميتواند موجبات كنترل بازار و اجبار محتكران واقعى جهت عرضه محصولات به قيمت هاى پايين تر به بازار را فراهم آورد.
به عبارتى بنده اعتقاد دارم كه در كنار مشكلات ناشى از ناهماهنگى مسئولين در مديريت كشور بايد اندكى به فرهنگ سازى موضوع تحريم و آثار آن نيز بپردازيم در حال حاضر فعلا تحريم هاى آمريكا شروع نشده لکن اقتصاد ايران آسيب ديده است و اين نميتواند چيزى غير از تاثيرات رسانه اى و فقر فرهنگ اقتصادى مردم باشد. ما در موضوع ارز، سكه، مسكن و ساير موضوعات بخش عمده اى از مشكلات را از اين حوزه ايجاد نموده ايم امرى كه متاسفانه در اين آشفته بازار مورد غفلت دولتمردان نيز واقع شده است.
*و كلام آخر؟
كلام آخر اينكه ما به عنوان مسئولين و مديران يك گروه صنعتى كوچك اگر نتوانيم بر مشكلات خود در اين گروه فائق آييم نبايد از دولتمردان انتظار حل آن مشكلات در سطح وسيع را داشته باشيم. گرچه بخش وسيعى از مشكلات ما ناشى از عملكرد و سياستهاى بعضا نادرست دولت هست اما يك كارآفرين خلاق و زيرك هيچگاه منتظر سياستگذارى افراد بعضا ناآشنا به توليد و اقتصاد نمي ماند بلكه خود با نبوغ خويش ميتواند زمينه ى تصميمات صحيح دولت را فراهم آورد.
من فرصت را مغتنم دانسته ضمن تقدير و تشكر از زحمات طاقت فرسايى كه بر همكاران خود تحميل مى نمايیم با توجه به مسیرهای خطير پيش رو، دست يارى و همكارى به سوى ايشان دراز كرده و تشریک مساعی ایشان را در ادامه راه طلب مى نمايم. باشد كه در زير سايه الطاف الهى مؤيد و منصور باشيم.
*آقاى دكتر مجددا ممنونیم كه وقت خود را در اختيار نشريه خودتان قرار ميدهيد.